چند تأمل درباره فرزندآوری
باید منتظر پدیدهی «سالمندی» باشیم
اگر کشوری بخواهد به توسعهی متوازن برسد، هِرم جمعیتیاش باید توزیع متناسبی داشته باشد. میگویند اگر ۴۰ درصد از کل جمعیت کشوری، تولیدکننده و جوان باشند، آن جامعه زنده و مولّد است. اما اگر این ترکیب به هم بخورد، لازم است که برنامهریزیهای کشور را هم با انعطافپذیری لازم، بر اساس همان هرم جمعیتی تغییر داد. کاهش رشد جمیعت به معنی کاهش زاد و ولد و به معنی کمشدن جمعیتِ بین صفر تا ۱۴ ساله در کشور است. پس متأسفانه در چند سال آینده ما باید منتظر پدیدهی «سالمندی» باشیم.
منتها بحث این است که به طور مطلق نمی توانیم بگوییم افزایش جمعیت چیز مطلوبی است. افزایش جمعیت تنها اگر با توسعه همراه باشد و زیرساخت های کشور نیز درست شود، منجر به رشد مطلوب خواهد شد.
حساسیت دشمن توهم نیست
بعضی افراد خیلی بر این مسأله تأکید دارند که دشمنان میخواهند جمعیت ایران و مسلمانان کم شود. نمیخواهم بگویم این عامل اول است، ولی واقعاً وجود دارد. عبارتی دارد ساموئل هانتینگتون که گفته است: یکی از مشکلات ما در مقابل کشورهای مسلمان، زاد و ولد زیاد در این کشورها است؛ جنبشهای اجتماعی را آنها به وجود میآورند. بنابراین تا چند سال دیگر که ما کشورهای غربی اُفت جمعیتی خواهیم داشت، این برای ما یک تهدید بزرگ است. او همچنین میگوید: تمدن اسلامی تمدنی است که چالش آن تا حدودی متفاوت از دیگر چالشهاست، چراکه این تمدن اساساً ریشه در نوعی پویایی جمعیت دارد. بعد ادامه میدهد: رشد بالای زاد و ولد که در اکثر کشورهای اسلامی شاهد آن هستیم، این چالش را متفاوت کرده است. امروزه بیش از ۲۰ درصد از جمعیت جهان اسلام را جمعیت بین ۱۵ تا ۲۵ سال تشکیل میدهد که این خطر بزرگی برای اهداف غرب به حساب میآید.
ژاک شیراک هم گفته بود: اروپا در حال محو شدن است و بهزودی کشورهای ما خالی میشوند. به همین دلیل است که بعضی کشورها مثل کانادا بهطور جدی روی برنامهی مهاجرتپذیری سرمایهگذاری کردهاند و از زاد و ولد حمایت میکنند.
والدین برای خود زندگی کنند نه فرزندان!
یک کجفهمی در جامعهی ما به وجود آمده، این است که والدین ما برای فرزندانشان زندگی میکنند و نه برای خودشان! این باعث میشود که فرزندان بیاراده بار بیایند و تقاضاهای بیش از حد بکنند. چرا؟ نه دین، نه روانشناسی و نه علم این شرایط را تأیید نمیکند. شما باید در حد امکانات خود جهیزیه تهیه کنید و حتی اگر امکانش را ندارید، تهیه نکنید. چرا خودتان را به دردسر میاندازید؟ ما باید به آنچه که داریم، قناعت کنیم. خود این، یک کار فرهنگی است، ولی چون مسئولان ما و دولتیهای ما و صداوسیمای ما این کارها را میکنند، مردم هم یاد میگیرند. سادهزیستی باید از آنجا شروع شود تا به مردم عادی هم برسد.
سهل بگیرید
نکتهی دیگر این است که خانوادهها باید سهل بگیرند. یک جوان نمیتواند هم سربازی برود، هم تحصیلاتش را ارتقا بدهد، هم خانه بخرد، هم کار پیدا کند و هم مهارتهای زندگی را داشته باشد. خود ازدواج در واقع یک فرایند و یک روندی است که زندگی را میسازد. یعنی افراد پس از ازدواج برای ساختن زندگیشان باید زحمت بکشند و رشد کنند. گاهی من به کسانی که برای مشاوره میآیند، میگویم اگر یک پسر جوان همهی این خواستههای شما را داشته باشد، پس دیگر چه نیازی به زن و همسر دارد؟! آیا اگر او طراوات جسمی و روانشناختی داشته باشد، بهتر است یا اینکه ماشین و خانه داشته باشد؟
با نظام آفرینش همگام باشیم
یک بحث دیگر این است که زوجین میگویند اگر فرزندان ما چندتا باشند، درد سرشان زیادتر است و تربیتشان سخت است و پول نداریم و …! حال آنکه در فرهنگ ما این هست که: «هر آنکس که دندان دهد نان دهد.» ما باید با نظام آفرینش همگام باشیم. خداوند فرموده که وقتی انسانی را میآفریند، روزیاش هم با او است. مبانی دینی ما این را میگوید. ما باید خوشبینانه به قضیه نگاه کنیم. اصلاً خود زاد و ولد و افزایش جمعیت، مسائل روزی را هماهنگ میکند و اینها به صورت خودکار همدیگر را پوشش میدهد. خداوند فرموده: شما از ترس فقر فرزندانتان را نکُشید؛ ما روزی شما و آنها را میرسانیم. یا فرموده: از ترس فقر زوجیت را به تأخیر نیندازید؛ ما از جاهایی به شما میدهیم که اصلاً شما نمیتوانید حساب کنید. ما از فضل خودمان شما را غنی میکنیم.
لذا امیدواری، توکل به خداوند متعال و دید مثبت نسبت به نظام آفرینش و جهان هستی باعث میشود ما تشویق شویم که از عهدهی فرزندان بیشتری برآییم و این را باید در جامعه نهادینه کرد.
دکتر فرامرز سهرابی
دانشیار دانشکدهی روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی
تلفن رزرو مشاوره: ۶ – ۷۷۶۵۷۱۳۵ مرکز مشاوره استاد روزبه
Comments are closed.